جدول جو
جدول جو

معنی تسطیح کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تسطیح کردن
(نَ شِ دَ / نَ دَ)
برابر کردن. (ناظم الاطباء). هموار کردن. یکسان کردن. صاف و مسطح کردن زمین و جز آن. و رجوع به تسطیح و تسطح در همین لغت نامه شود، علم تسطیح کره. دانستن چگونگی نقل کره است به سطح با حفظ خطها و دائره ها که بر آن رسم شده است و چگونگی نقل این دائره ها از دائره بخط. (از کشف الظنون). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود. از جمله کتابها که در این علم نوشته شده کتاب تسطیح الکره منسوب به بطلمیوس است
لغت نامه دهخدا
تسطیح کردن
هموار کردن (زمین و غیره) پهن کردن
تصویری از تسطیح کردن
تصویر تسطیح کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ شُ دَ)
خدا را به پاکی یاد کردن. صلات و ذکرو تحمید و تقدیس کردن خدا. تنزیه کردن:
تسبیح می کنندش پیوسته
در زیر این کبود و تنک چادر.
ناصرخسرو.
و ماهی چهل شبانه روز دهن بر هم ننهاد تا نفس یونس را نگیرد و با یونس تسبیح میکرد، از آن تسبیح که پیشتر از آن میکرد. (قصص الانبیاء ص 135).
سزد گر عیسی اندر بیت معمور
کند تسبیح از این ابیات غرا.
خاقانی.
و رجوع به تسبیح شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تسلیم کردن
تصویر تسلیم کردن
وا گذار کردن سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلمیح کردن
تصویر تلمیح کردن
اشاره کردن بسوی چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلطیف کردن
تصویر تلطیف کردن
لطیف کردن زیبا ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
مایه خرمای نر را بدرخت خرمای ماده داخل کردن تا بارور گردد گشن دادن، مایه زدن واکسن زدن (برای جلوگیری از آبله و مانند آن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقبیح کردن
تصویر تقبیح کردن
زشت گفتن زشت شمردن بد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریح کردن
تصویر تفریح کردن
ماژیدن شادمانی نمودن شادی کردن، گردش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیع کردن
تصویر تقطیع کردن
پاره پاره ساختن، تجزیه کردن مصراع (شعر) با جزا و ارکان عروضی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
اصلاح کردن و درست نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصریح کردن
تصویر تصریح کردن
آشکارگفتنمطلبی را فاش ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیر کردن
تصویر تقطیر کردن
بدست آوردن مایع از بخار چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسویه کردن
تصویر تسویه کردن
برابر کردن مساوی ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
ثابت و استوار کردن، حکم دادن، عهد کردن پیمان کردن، مهر کردن قباله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسخیر کردن
تصویر تسخیر کردن
رام کردن مطیع کردن، مقهور کردن، بدست آوردن تصرف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسعیر کردن
تصویر تسعیر کردن
نرخ گذاشتن تعیین بها کردن، تبدیل کردن پول کشوری بپول کشور دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریح کردن
تصویر تشریح کردن
تفسیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسبیح کردن
تصویر تسبیح کردن
بپاکی یاد کردن خدای را، سبحان الله گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسهیل کردن
تصویر تسهیل کردن
آسان کردن سهل ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریح کردن
تصویر تشریح کردن
نگیختن، زندیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
درست کردن، ویراستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تسبیح کردن به خواب، مطیع بودن است بر فرمان حق. اگر بیند تسبیح می کرد، دلیل که مطیع است بر فرمان حق و از غم و اندوه فرج یابد. اگر بیند تسبیح به خواب با خود داشت غم و اندوهی بدو رسد، ولکن او را در آن اجر و ثواب است. اگر بیند با تسبیح شکر حق تعالی می کرد، دلیل که در دین قوی شود و مالی یابد. اگر این خواب را والی بیند، دلیل که او را آبادانی ولایت رسد. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از تسریع کردن
تصویر تسریع کردن
Expedite
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تقطیر کردن
تصویر تقطیر کردن
Distill
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
Correct, Emend, Proofread
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تسلیم کردن
تصویر تسلیم کردن
Surrender, Concede, Subdue
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تسهیل کردن
تصویر تسهیل کردن
Accommodate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعطیل کردن
تصویر تعطیل کردن
Recess, Adjourn
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
исправлять , исправлять , вычитывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تسهیل کردن
تصویر تسهیل کردن
размещать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تسلیم کردن
تصویر تسلیم کردن
уступать , подчинять , сдаваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تسریع کردن
تصویر تسریع کردن
ускорять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقطیر کردن
تصویر تقطیر کردن
дистиллировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تعطیل کردن
تصویر تعطیل کردن
откладывать , сделать перерыв
دیکشنری فارسی به روسی